مستندات مقال نشان داد که علم اقتصاد و به دنبال آن، نظام اقتصادی باید به گونهای باشد که بتواند مقدرات و برآیند سنن الهی در عالم هستی را در زندگی انسان تحکیم و تثبیت کند. چرخش نظم هستی بر مدار عدالت الهی و توجه خاص خداوند به انسان استوار است و دخالت علم و اراده انسانها در عرصه تشکیل جامعه و حکومت نباید در تقابل با مشیت و سنن الهی در حوزه تشریع، تعاملات و زندگی انسانها گردد. اما زمینههای پیدایش علم اقتصاد عاری از هرگونه نگاه الهی به عالم و سنن حاکم بر آن بود و این علم جهت تأمین ثروت و سودآوری آن شکل گرفت. از این منظر، علم اقتصاد رایج و نظریههای دنیانگرانه اقتصادی ثمری جز استثمار و استعمار اکثریت افراد و رشد نجومی ثروت اغنیا ندارد. در چنین فضایی بازگشت به آموزههای اقتصادی قرآن به عنوان زیرساخت اقتصاد مقاومتی، ضرورت و اهمیت حیاتی دارد؛ اقتصادی که جهت آن را سنن الهی، مقام انسان در هستی، جامعنگری و عدالت رقم میزند. معلوم شد که باورمندی به وعدههای الهی، دلسپردگی به آموزههای حکیمانه قرآنی و اراده قوی در تحقق نظام اقتصاد مقاومتی نقش اساسی دارد.